پیشگفتار

«بعضی از انسان‌‌ها به دلیل داشتن ویژگی‌‌های ذاتی، انگیزه و توانمندی، تأثیری ماندگار بر سرنوشت دیگران می‌‌گذارند و زندگی خیلی‌‌ها را بهتر می‌‌کنند و پدر من یکی از آن آدم‌‌هاست.» شنیدن این جملات از زبان فرزند انسان بزرگی که سال‌‌های طولانی منشأ تحول و برکت در زندگی بسیاری از هم‌‌وطنانش در سراسر کشور شده بود و هنوز هم پرامید و پر تلاش در مسیر توسعه قدم برمی‌‌داشت، حس غرور و افتخاری وصف‌‌نشدنی را در ما زنده کرد. روز اولی که برای دیدار با آقای غلامی به دفترشان رفتیم، تنها اطلاعاتی که از ایشان داشتیم این بود که قرار است با یکی از مدیران موفق در صنعت موتورسیکلت و دوچرخه در کشور مصاحبه کنیم. درباره این صنعت دانش چندانی نداشتیم؛ اما در همان بدو ورود به دفتر مرکزی گروه فستوس در خیابان مدرس نزدیک میدان قزوین، توجهمان به ساختمان بسیار متفاوت این شرکت و فروشگاهی که در طبقه اول آن بود، جلب شد. کسانی که حتی یک بار هم از آن خیابان‌‌ها عبور کرده باشند، می‌‌دانند که آنجا محل استقرار فروشگاههای بزرگ دوچرخه و موتورسیکلت در تهران است و حضور انبوهی از نمایندگان فروش انواع موتورسیکلت و دوچرخه، نظر همگان را جلب می‌‌کند. اما نکته متفاوت، چیدمان بسیار زیبا و مدرن فروشگاه این گروه در بین همه فروشگاههای دیگر است که از اهمیت دادن به مشتری و ارائه خدمات به بهترین شکل از نظر بصری خبر می‌‌داد. در بخش اداری هم این چیدمان بسیار مدرن در کنار نظم و هماهنگی حاکم بر مجموعه، کاملاً مشهود و قابل درک بود . همه چیز سر جای درست خودش بود و در تمامی بخش‌‌های این شرکت بزرگ که در چندین طبقه دایر است، سکوت و آرامش برقرار بود؛ در حالیکه همه کارکنان در اتاق‌‌های خودشان مشغول کار بودند و این فضای آرام از قوانین و مقررات درست و پذیرفته شده‌‌ای حکایت می‌‌کرد که تمامی مدیران و کارکنان شرکت به آن پایبند بودند.
 به اتاق آقای غلامی راهنمایی شدیم و ایشان که حالا وارد دهه هشتاد زندگی شده بودند، با محبت و خوشرویی ما را پذیرفتند. آرامشی که در مجموعه تحت نظارت ایشان حاکم بود به خوبی در چهره و رفتارشان نیز قابل درک بود. در ابتدا فکر می‌‌کردیم آقای غلامی که بیش از 65 سال از عمر پربارشان را صرف توسعه و پیشرفت صنعت کشور کرده بودند، حتماً حرف‌‌های فراوانی از سختی‌‌ها و مشقت‌‌های راهی که طی کرده بودند برای ما دارند؛ اما وقتی از اوج و فرودهای این مسیر از ایشان سؤال پرسیدیم، حتی جمله‌‌ای هم از این سختی‌‌ها بر زبان نیاوردند و گفتند: «سختی زیاد داشتم؛ اما با توکل به خدا و پشتکار جلو رفتم و هرگز تسلیم نشدم». شنیدن این جملات از زبان مردی که خود به تنهایی و بدون هیچ پشتوانه مالی، در پانزده سالگی تصمیم گرفته بود زندگی خود را آن طور که دلش می‌‌خواهد و رؤیایش را در ذهن می‌‌پروراند بسازد، بسیار شنیدنی بود. کسی که هرگز تسلیم نشده بود و هیچ سختی و مشکلی نتوانسته بود مانعی بر سر راه رسیدن او به اهدافش باشد. آقای غلامی انسانی بسیار «کم گوی» ولی «گزیده گوی» هستند. کار و هدفشان برایشان تقدس دارد و آن را تنها به چشم یک منبع مالی نگاه نمی‌‌کنند. معتقدند چیزی به نام سود و منفعت فردی وجود ندارد و برای جذب موفقیت، همه چیز مانند حلقه‌‌های زنجیر در کنار هم معنا پیدا می‌‌کند. «اگر مشتری سود ببرد من هم سود برده‌‌ام». این جمله که واقعیت عینی آن در اخلاق حرفه‌‌ای و ویژگی‌‌های فردی او مصداق کامل دارد، امروزه برای نسل جوان کمی غریب می‌‌نماید. نسلی که همه چیز را در پول بیشتر به هر قیمتی جستجو می‌‌کنند و کمتر به منافع جمعی می‌‌اندیشند. آقای غلامی در مجموعه تحت مدیریت خود نیز این اصول را نهادینه کرده‌‌اند؛ به طوری که کیفیت محصولات، خدمات پس از فروش و تکریم مشتری، از اصول اولیه و ضروری حاکم بر مجموعه است. «آقای غلامی همیشه برای ما بهترین پشتیبان و راهنما بوده‌‌اند و هستند.» این جمله را بارها از زبان تک‌‌ تک افرادی شنیدیم که در کنار آقای غلامی فعال هستند؛ از پایین‌‌ترین سطوح شرکت تا رده‌‌های بالای مدیریتی. جمله‌‌ای که تنها گواه یک نکته می‌‌تواند باشد، آن هم داشتن توان رهبری کارآمد است که بیشتر در کتاب‌‌های مدیریتی و به صورت نظری از آنها سخن گفته شده است؛ اما درباره ایشان به‌‌واقع صدق می‌‌کند. این حمایت و پشتیبانی از کارکنان در سایر بخش‌‌های این مجموعه بزرگ که پسران آقای غلامی عهده‌‌دار اداره آن هستند نیز به خوبی قابل مشاهده است و فرزندان ایشان نیز این اصل را به خوبی می‌‌دانند و اجرا می‌‌کنند. وقتی با دختران آقای غلامی درباره پدرشان صحبت کردیم، بر این نکته اذعان داشتند که هرگز پشتیبانی بهتر از ایشان در زندگی نداشته‌‌اند و حضور ایشان همواره مانند کوهی استوار باعث دلگرمی تمامی افراد خانواده بوده است.
از آقای غلامی درباره رقبایشان در صنعت سؤال پرسیدیم و ایشان بدون اینکه از فرد مشخصی نام ببرند گفتند درباره کسی صحبت نمی‌‌کنند و برای همه همکارانشان احترام قائل هستند. یکی از ویژگی‌‌های خوب اخلاقی ایشان همین است که به هیچ وجه اهل حرف زدن درباره دیگران یا همان غیبت کردن نیستند. معتقدند هر کسی باید کار خودش را به درستی انجام دهد و متمرکز در کار خود باشد و نباید برای بالا رفتن یا پیشرفت خود، مانعی برای دیگر فعالان صنعت ایجاد کرد.
نکته جالبی که همه مدیران مجموعه و حتی فرزندان آقای غلامی به آن اشاره و بر روی آن تأکید داشتند، این بود که در فرهنگ لغات پدر، کلمه‌‌ای به نام «نمی‌‌شود» وجود ندارد و همه چیز در سایه تلاش و پشتکار دست یافتنی است. به راستی سال‌‌ها تلاش صادقانه و مستمر آقای غلامی در کنار هوشمندی مثال زدنی ایشان در تصمیم‌‌ گیری‌های مهم زندگی شخصی و حرفه‌‌ای، از ایشان شخصیتی محکم و استوار ساخته است که شایسته تقدیر و احترام می‌‌باشد. امیدواریم که با تألیف این کتاب بتوانیم قدردان ذره‌‌ای از خدمات ارزشمند و بی‌‌شمار ایشان در عرصه تولید و صنعت کشور باشیم.
این کتاب با سایر کتاب‌‌هایی که فقط به زندگی‌‌نامه افراد پرداخته است، تفاوت دارد. در این مطالعه از روش تحقیقات میدانی و همچنین مطالعه موردی استفاده شده است تا سبک رهبری و شیوه مدیریت آقای غلامی در صنعت موتورسیکلت ایران شناخته شود و با زبانی ساده در اختیار علاقه‌‌مندان به کارآفرینی و دانش مدیریت قرار گیرد.
در فصل نخست تلاش شده است تا تاریخچه‌‌ای از صنعت موتورسیکلت دنیا ارائه شود که مطلبی بسیار جذاب برای کسانی است که برای اولین بار با این صنعت آشنا می‌‌شوند. در این فصل دو بازیگر اصلی این صنعت در دنیا یعنی شرکت‌‌های یاماها و بنلی معرفی شده‌‌اند که مهم‌‌ترین تأثیر را بر دیدگاههای احمدغلامی برای اداره سازمان خودش داشته است. البته ما در پیوست اول کتاب، سایر شرکت‌‌های بزرگ سازنده موتورسیکلت دنیا را معرفی کرده‌‌ایم و خواننده علاقه‌‌مند می‌‌تواند با آنها آشنا شود؛ حتی آنهایی که امروز در این صنعت نیستند.
در فصل دوم تاریخ ورود این وسیله اعجاب‌‌انگیز به ایران را توضیح داده‌‌ایم و از عکسی آغاز کردیم که گمان می‌‌رود اولین تصویر موتورسیکلت در ایران باشد. ذکر نام تجار و کارآفرینان این صنعت برای خواننده بسیار جذاب خواهد بود. در این فصل به آنچه که احمدغلامی ساخته است می‌پردازیم و گروه فستوس را معرفی می‌‌کنیم. آشنایی با شرکت‌‌های تابعه این گروه در ایران و سایر کشورها می‌‌تواند به درک اهداف و چشم‌‌انداز این کارآفرین محبوب کمک کند.
در فصل سوم با نثری کم‌‌نظیر، زندگی و ویژگی‌‌های فردی احمد غلامی توضیح داده شده است؛ از نوجوانی تا اکنون که این کتاب نوشته می‌‌شود و او هنوز با اشتیاق و پرتلاش، ساعاتی از روز را در سازمان خود می‌‌گذراند. در این فصل که دستیابی به مطالبش با مصاحبه‌‌های فراوانی میسر بوده است، می‌‌توان به خوبی با تأثیر اراده در تحول زندگی انسان آشنا شد.
در فصل چهارم با یک مطالعه علمی تلاش شده است تا ویژگی‌‌های سازمان ساخته شده توسط احمد غلامی توضیح داده شود. رویکرد خلق استراتژی، ویژگی‌‌های محیط، سبک رهبری، فرهنگ سازمانی نهادینه شده و نوع سازماندهی در گروه فستوس که حاصل سال‌‌ها تلاش و راهبری این مجموعه توسط احمد غلامی است، می‌‌تواند در شناخت کامل شیوه‌‌های مدیریت او کمک کند. این فصل با استفاده از تئوری‌‌های معتبر علمی و انجام یک مطالعه پرسشنامه‌‌ای و با مشارکت تعداد زیادی از کارشناسان و مدیران مجموعه انجام شده است که سال‌‌ها با آقای غلامی همکار بوده‌‌اند و هر روز با ایشان در ارتباط هستند.
در فصل آخر چشم‌‌اندازهای احمد غلامی برای گروه فستوس توضیح داده شده و اهدافی معرفی شده است که در زمان او و بعد از او باید توسط فرزندان و همکارانش در این مجموعه دنبال شود. اهدافی که خواهید دانست با توسعه کشور و ارائه جذاب‌‌ترین خدمات به مشتریان و مصرف‌‌کنندگان محصولات و خدمات گروه، گره خورده است و بدون حمایت از آنها و شرکای تجاری دست‌‌یافتنی نمی‌‌باشد.
این کتاب با همکاری تعداد زیادی از علاقه‌‌مندان به صنعت موتورسیکلت و همچنین همکاران و آشنایان احمد غلامی به نگارش درآمده است و اگر مصاحبه و نشست‌‌های طولانی با ایشان نبو‌‌د، هرگز انتشار این نوشته رخ نمی‌‌داد. در این جا با ضمن ذکر نامشان از آنها قدردانی می‌‌شود.
ابوالفضل غلامی برادر احمد غلامی و فرزند اول خاندان غلامی
علی غلامی برادر احمد غلامی و فرزند دوم خاندان غلامی
اصغر غلامی برادر احمد غلامی و فرزند سوم خاندان غلامی
محمود غلامی فرزند احمد غلامی
مسعود غلامی فرزند احمد غلامی
مهرنوش غلامی دختر احمد غلامی
مرجان غلامی دختر احمد غلامی
علیرضا غلامی برادرزاده احمد غلامی و فعال صنعت موتورسیکلت
ایرج باستانی فعال صنعت موتورسیکلت
عزیز غزنوی همکار قدیمی احمد غلامی
حسین عظیمی مدیرعامل شرکت مهرآیین وندا
آرام احمدی مدیرعامل شرکت جمع ایده پایار
حسین آقا حائری فعال صنعت موتورسیکلت ایران
مصطفی سروش مدیر بازاریابی شرکت نیکران موتور پاسارگاد
فرشاد برین مدیر فروش شرکت سامان‌‌موتور
لیلا عراقی مدیر اجرایی شرکت سامان‌‌موتور
اردشیر تاج الدینی مدیر مالی شرکت سامان‌‌موتور
حسین قاسمی کارمند شرکت سامان‌‌موتور
در انتها لازم است تا از آقای دکتر یوسف حسن پور مدیرعامل محترم شرکت چاپ و نشر بازرگانی و همچنین همکاران گرامی ایشان قدردانی شود که بر اساس تعهد این مجموعه برای توسعه توانمندی مدیریت بنگاههای کشور، زمینه چاپ و انتشار این نوشته را فراهم آوردند.
امید است این کتاب برای آنان که در جستجوی الگویی واقعی برای ساختن آرزوهایشان هستند، مفید واقع شود و منبعی مناسب برای کارآفرینان و همچنین دانش‌‌پژوهان رشته مدیریت باشد.